بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و انه خير ناصر معين بنده عرض سلام و ادب دارم خدمت حضار محترم، سروران گرامي، اساتيد محترم، دانشجويان گرامي، روحانيت معزز، كليه مديران و عزيزاني كه عنايت كرده اند تشريف آورده اند، نمايندگان محترم مجلس، همكاران عزيزم،اعضاي محترم هيأت علمي، دانشجويان عزيز و كليه عزيزاني كه به نوعي عنايت كرده اند و امروز تشريف آورده اند. تقدير و تشكر ويژه دارم خدمت آقاي دكتر ديناروند برادر عزيزم كه عنايت كرده اند و استان را با قدومشان منور كرده اند. بنده هفته وحدت را تبريك عرض مي كنم خدمت شما عزيزان، آرزوي پيروزي و عزت روز افزون امت اسلام را دارم و اجازه بدهيد عرض صلواتي داشته باشيم بر محمد و آل محمد(ص). عرض سلام و ادبي هم خدمت يگانه منجي عالم بشريت حضرت مهدي (عج) داشته باشيم و طول عمر ، عزت و سلامتي روز افزون جهت مقام معظم رهبري و همچنين آرزوي عزت ، سلامتي و تداوم خدمت و عزت روز افزون ملت ايران توسط رياست محترم جمهور و تيم محترمشان داشته باشيم.
بحث هاي مختلفي مطرح شد، ما هم اولين جلسه است خدمتان رسيدم ، وقت هم بسيار ضيق است و نمي خواهم زياد مزاحمتان بشوم. اجازه بدهيد چند دقيقه اي يك بحث نيمه دانشگاهي را مطرح بكنيم خدمتتان و شايد برگرديم و يك خود انتقادي از خودمان بكنيم كه چرا پيشرفت نمي كنيم، چرا بيكاري مان اينقدره، چرا اين همه معضل داريم و اينها را بالاخره برگرديم و يك جائي فكري بحالشان بكنيم هرچند كه خيلي بر مي گردد به اين حيطه اي كه بنده عرض مي كنم خدمتتان.
ببينيد عزيزان، موجودي را زنده مي پندارند كه اين موجود خصوصيات يك موجود زنده را دارد، نفس مي كشد، تغذيه دارد، حركت مي كند، توليد مثل مي كند. اما يك بحثي فلاسفه دارند در مورد موجود زنده، مي گويند(( موجود زنده موجودي است كه دو شاخصه دارد يكي درك مي كند، تفكردارد و يكي عمل مي كند. ))اين موضوع را اجازه بدهيد يه كمي بيشتر باز بكنيم. شما مي بينيد هر عملي يك پشتوانه تعقلي و تفكري دارد و اين پشتوانه باعث خواهد شد كه رنگ و بو و سمت و سو مي دهد به آن عمل. عمل خصوصيات خاص خودش را دارد، عمل چارچوب مادي دارد، عمل زمان برآن حاكم است، قيد زمان و مكان برآن مي خورد، عمل تجزيه پذير است شما مي توانيد آزمايش و تكرارش بكنيد ، كوچك و بزرگ دارد و فناپذير است. در طرف مقابل آن،درك و تفكر و تعقل كاملاً خصوصيات برعكس اين قضيه را دارد ، تعقل در فضاي زمان و مكان شكل نمي گيرد،زمان و مكان نمي تواند محدودش بكند، فناپذيري ندارد، ازلي و ابدي است و اينجاست كه اصلا" اين انساني كه دائما" دنبال جاودانگي است، دائما" دنبال ماندگاري است،در عرصه عمل امكان ندارد بخواهد به ماندگاري و پايداري برسد. سعدي يك مطلبي دارد در اين قضيه مي گويند كه ((يك آقائي بود كه همه معمارها را جمع كرد و گفت بنائي مي خواهم بسازم كه تا مدتها به يادگار از من باقي بماند و هركه به آن نگاه كرد به ياد من بيفتد)). آمدند ساختند و وسط كار ملك الموت آمد و جريان قطع شد. بحثي كه سعدي دارد اين است كه اگر اين عمل هم اتفاق مي افتاد آخرش چه مي شد؟
تاريخ گذشته را اگر نگاه بكنيم از سلسله هاي بسيار بسيار بزرگ جز نامي و خطي چيزي را پيدا نمي توانيم بكنيم اينها بواسطه اين است كه در حيطه عمل هستند، خصوصيات عمل مي آيد بر آنها متراتب مي شود ، فناپذير مي شود و از بين ميروند و انسانها هم همين طورند ولي اگر اين جاودانگي آمد و به تعقل پيوست ماندگار خواهد بود. مشكل اساسي ما توي اين حيطه است. در اسلام هم داريم كه مي گويند الاعمال باالنيات، درصدهايشان با هم چطوره؟ چقدر عمل؟ چقدر تفكر؟ تا آنجا پيش مي رويم كه مي گويند كه نيت مؤمن بهتر است از عملش و تا آنجا پيش مي رويم كه خداوند در قرآن كريم اشاره مي كند به اين مطلب كه عمل با تفكر است و تفكر باعث جاودانگي عمل خواهد شد.
ما در حيطه تفكري وقتي كه آمديم خودمان را از آن جايگاه اصلي مان پايين آورديم، آنقدر پايين آورديم،يكي از خصوصيات پايين آمدن و اين هبوط و تنزل اين خواهد بود كه تفرقه و تشتت بسيار بسيار زياد خواهد شد.
در عالم كثرت درگيري بسيار بالاست، در عالم عمل درگيري بالاست، در عالم تفكر است كه درگيري اصلاً وجود ندارد. درعالم تفكر است كه همگي يكي خواهند شد. حضرت امام جمله اي داشتند و مي گفت يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر را جمع بكنيد اينها با هم اختلافي نخواهند داشت ولي شما از آنطرف نگاه مي كنيد.خوب بالاخره اين صندلي جاي يك نفر را دارد، ده نفر را جا نمي گيرد. در عرصه عمل،كثرت درگيري مي آورد، درگيري تفرقه مي آورد و تفرقه باعث افت جايگاه خواهد شد، جايگاه هر روز افت بيشتر و بيشتر و بيشتري خواهدداشت و اينجاست كه مشكل اساسي ما برمي گردد به اين حيطه، بخاطر اينكه ما يك اصل را فراموش كرديم، آن اصل اين بود كه از اول قرار نبود ما در اين جايگاه باشيم و خودمان اين تنزل را براي خودمان حاصل كرديم.قرار بود الهي باشيم، قرار بود اخلاق ماالهي باشد، قرار بود رفتارهايمان الهي باشد ولي چنين سبك و سياقي را انتخاب نكرديم، مي آئيم پايين ، مي آئيم پايين، دائماً در جايگاه كثرت قرار ميگيرم. وقتي در جايگاه كثرت قرار گرفتيم، درگير خواهيم شد ، تفرقه بين ما خواهد افتاد، ولا تنازعو فتفشلوا دقيقاً اتفاق مي افتد و اينجاست كه روز به روز مشكلاتمان افزونتر، از اينطرف ما داريم با هم جنگ مي كنيم، حزب و گروه براي خودمان مي طلبيم، ازاين شاخصيم، از اون شاخصيم. يك نكته اي كه براي من جالب بود ،ما وقتي ورود پيدا كرديم بجز تعداد اندكي از دوستان كه ما با آنها در تماس بوديم ، يكي دو تا از آقايان نمايندگان كه صحبت كردند ،جالبه كسي به ما نمي گفت آقا مثلاً مشكل درمان اينجا اين است شما بياييد مشكل را حل كنيد ،آقا ميتوانيد حل بكنيد؟ مشكل آموزش اين است، شما مي توانيد حل بكنيد؟ نودونه ونيم درصدسايت ها هم را نگاه بكنيد، آقا فلاني چپه؟ راسته؟ بنظر شما چپه؟ راسته؟ راست چيه؟ چپ راسته. آقا قرار نبود شما اين چنين باشيد.بارودخانه كه نمي شود دريا را فتح كرد. شما اگر عنايت بكنيد حتي آنها كه تفكرات غير الهي دارند، بدليل اينكه حوزه منيت ها را مي شكنند به دست آوردهاي عظيمي مي رسند.
منيتي تحت عنوان منيت من، قوم من، طايفه من، نژاد من ، گروه من ، سياست من، همش من! اين من كه آمد خواه ناخواه افت و تنزل خواهد داد. خواه ناخواه شما را وارد وادي تنازع و درگيري خواهد كرد و اينجاست كه عقب ماندگي يكي از شاخصه هاي اين قضيه خواهد بود و اين وضعي كه شما الان مشاهده مي فرمائيد مثلاً فرضاً اين آمريكائي هاي عليه العنه كه الان دنيا را گرفته اند ، خودشان را آقاي دنيا مي دانند، كدخداي دنيا هستند ، زور دارند، قدرت دارند ، پول دارند،چطور مي آيند به اين مي رسند؟ وقتي كه شما نگاه مي كنيد 270 ميليون نفر جمعيت مي آيد جناب زولماي خليل زاد سني افغاني را مي كند نماينده دائمي سازمان ملل در امريكا، كاندوليزا رايس مي شود وزير امور خارجه اش(امريكا لاتين). مليت، من مليت را كنار مي زند. ناساي امريكا دست ايرانيهاست! ولي آيا اين ناسا به سمت ايراني ها مي چرخد؟ نخير نمي چرخد، در جهت منافع امريكائي است اينجاست كه اگر الهي و جهاني فكر شد كل عالم هستي در اختيار شما قرار مي گيرد اما اگر رودخانه اي فكر كنيم ، اين رودخانه فقط مانورش در حد يك رودخانه خواهد بود و اينجاست كه درگيرهاي ما را خيلي زياد مي كند. اينها در حيطه تفكري است يعني اگر كسي آمد عملي را انجام داد، خودش را وصل كرد به آن جهان بيني اصلي، كل هستي، عملش هم ماندگار مي ماند و اثراتش هم اثرات جهاني خواهد بود، ديدگاهايش هم ديدگاههاي جهاني است، ديگر اصلاً منطقه اي ، شهري، روستايي و كشوري فكر نمي كند اصلاً و اينهاست كه توسعه و توان مي آورد و اين دردي است كه در قسمت هاي مختلف كشورمان به آن مبتلا هستيم و در استان ما هم به تناسب اين قضيه بيشتر و بيشتر! كه اينها متاسفانه باعث عقب ماندگي خواهد شد و اينجاست كه ما بايستي اين سدها را بشكنيم و اجازه ندهيم وارد بر اين حيطه ها بشويم، از تمام پتانسيل افرادمان در هر حيطه و چنته اي كه هستند بخواهيم استفاده بكنيم، براي ما شهر، ملت و مذهب و اينها واقعا" نباشد بياريم در جهت نظام مقدس جمهوري اسلامي كه بوجود آمده. اين نظام نياز به گسترش و توسعه دارد، نياز به اين دارد تمام پتانسيل و توانش استفاده بكند.ما هنوز به آن مرحله نرسيده ايم كه انتخاب بكنيم افرادمان را،نيروهايمان را به دليل سياسي، بدلائل مسائل مذهبي، به دليل مسائل قومي، شهري و منطقه اي شان بيرون برانيم ، عده اي مقرب بشوند، عده اي را دور بياندازيم، خوب اين خواه نا خواه كم تواني و بدنبالش كم توسعه اي و اينجاست كه شما مي بينيد در حيطه ي عمل، موقعي كه تفكر را بحث كرديم، حالا آمديم در حيطه ي عمل ، عمل خصوصيات مختلفي دارد، شما يك سري دست آوردها را تعيين مي كنيد، برنامه استراتژيك مي ريزيد ، تيم مديريتي تان را تعيين مي كنيد و براساس آن حركت مي كنيد و اينجاست كه وقتي مي بينيم اگر اين نيت الهي بود مي توانيم سدهاي بزرگ را بشكنيد. ما در حوزه بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي معضلات عظيمي داريم نياز به ابتكار و نوآوري هاي جديد داريم. مشكل ما با سيستم سنتي درمان كشورمان حل نمي شود، هر روز بغرنج تر ، پيچيده تر، خوب اينها را كي مي خواهد حل بكند اين جاي بسي تأسف براي بنده و امثال بنده دارد كه بعد از سي و اندي سال ما نتوانستيم هنوز مشكل درمانمان را حل بكنيم، مردم مان مستأصل مي مانند،گاهي وقتها اگر برويم توي اورژانس ها، توي ICU ها نگاه بكنيم، بايكي از شان صحبت بكنيم، ببينيم چه اتفاقاتي دارد مي افتد. آنوقت خط و مشي را براي ما مشخص مي كند. در حيطه آموزشي مان همينطوريم. آموزش پزشكي امروز ما نياز به يك بازنگري خواهد داشت. روش سنتي آن، ديگر جواب نخواهد داد، عقب مي مانيم اگر با اين روش بخواهيم پيش برويم، روشهاي تحقيقاتي ، پژوهشي مان ، عرصه بهداشتمان هم همينه، زماني بهورز جواب مي داد در خانه روستايي يك كلاس شش يا زير ديپلم مي آوردند استخدام مي كردند و بدنبال اهداف بهداشت. الان امروزه ديگر فرق كرده،تكنولوژي آمده و خيلي دست آوردهاي عظيم تر،اينها همه نياز به بازنگري خواهد داشت.
خوب اينها را كي مي خواهد درست بكند؟ امروزه تلفيق بين بخش دولتي و خصوصي را چطور مي خواهيم حل بكنيم؟ بخش خصوصي جزء پيكر ماست، ما چه اشكال دارد اگر يك بخش خصوصي مقيد، چهارچوب دار را در كنار خودمان ازش استفاده بكنيم، دولت توان آنرا ندارد تمام مسائل خودش را حل بكند، مردم ما بيايند، تيم ها بايد بيايند، افراد بايد بيايند در چارچوب ها. بخش خصوصي كه بخواهد بصورت زالو به جان مردم بيفتد كه ديگر بخش خصوصي نيست و اينجاست كه بايد فكر بكنيم و از تمام اين توان استفاده بكنيم. نخبگان خيلي خوبي داريم ، متفكران خيلي خوبي داريم، عرصه را بايستي برايشان باز بكينم، اجازه تفكر به آنها بدهيم تا بخواهند قدم به قدم سازمانشان را، استانشان را و به تبع آن كشورشان را بالا ببرند. ولي اگر آمديم چهارچوب دارشان كرديم، مقيدشان كرديم ، كلي قيد و بند برايشان گذاشتيم آن موقع نمي توانيم از اينها استفاده بكنيم و اينجاست كه تنها رفتن بر اين راه طولاني به خطاست. حوزه سلامت يك حوزه اي است بسيار بسيار حياتي،امورات را به مهم ، حساس و حياتي تقسيم مي كنند. بحث عرصه سلامت بحث حياتي است، وقتي كه بحث حياتي پيش آمد ، مريض ما مي آيد توي اورژانس هاي ما اونجا در اثري كه پزشك ما نتونستيم از نظر اخلاق پزشكي آموزشش بدهيم كه آقاي پزشك شما در مقابل اين انسان احساس مسئوليت مي كنيد، شما منهاي اينكه دائما دم از پول و دم از نمي دانم امثال اين چيزها مي زنيد بالاخره ما يك وظيفه انساني داريم، شما آموزش رايگان ديده ايد، اين مردم شما هستند ، اينها انسانند، اينها بنده خدا هستند بايستي با ديگاه ديگري اينها را نگاه بكنيد وقتي مي بينيم اين چنين نيست خوب مشكل داريم ديگر و بايستي اينها را بايستي حتماً و حتماً بازنگري بكنيم و اينجاست كه وظائف ما صد چندان افزايش پيدا خواهد كرد.
بگذاريد بيايند كار بكنند و با يكديگر همدمي بكنيم، همه كمك بكنيم ، هركه برود در جاي خودش قرار بگيرد. امروز بحث ديد آلوپلاستي و اتوپلاستي بحث عمده اي است در دنيا. دنياي پيشرفته به اتوپلاستي رسيده اند يعني هر فردي مي گويد من بايد چكار بكنم براي آن جايگاهي كه دارم. در ديگاه جهان سومي مي گويند آلوپلاستي يعني اينكه آقا شما بيائيد ببينيم جامعه براي ما چكار كرد؟ آقا اين دولت را بيار محاكمه اش كن ببينيم دولت تو چرا نمي آئي اين امكانات را برداري بياري اينجا؟ آقا مگه اين امكانات دولت چقدره انصافاً، شما اگر تمام كل فروش نفت جمهوري اسلامي را بدهند به وزارت بهداشت بازهم كم مي آورد.
اينجاست كه بايد ازپتانسيل هاي تفكري و نيروهاي عظيم خودمان استفاده بكنيم، مسائل و مشكلاتمان را خودمان حل بكنيم. ما الان به جاهايي رسيده بوديم كه بيمارستان ساختيم پول نداريم تجهيز بكنيم ، بيمارستان ساختيم نمي توانيم MRI، CTS توي آن بياوريم، پتانسيل جذب هيات علمي اش را داريم اما نمي توانيم دانشكده بسيازيم! آيا واقعاً بايد متوقف شويم؟ منتظر بمانيم دولتي ها براي ما چكار مي كنند، انجام بدهند ، چه بهتر وظيفه مان است بايستي پيگيري بكنيم ولي آيا اگر انجام ندادند يا نرسيد آيا ما اين عقب ماندگي را برخودمان بپذيريم؟
عرض كردم قرار نبود ما كوچك باشيم ، قرار نبود ما ذليل باشيم و اولين مورد كوچك بودن را خودمان براي خودمان پذيرفتيم و بعد هم دائما" داريم نگاه مي كنيم ببينيم ديگران براي ما چكار مي كنند. ديگران در حد خودشان عمل مي كنند، ما بايد در حق خودمان عمل بكنيم و اين مائيم كه مي توانيم خودمان را نجات دهيم، ديگران ما را نجات نمي دهند ، ديگران ما را كمك مي كنند.
در استفاده از فكرهاي ابتكاري، فكرهاي جهادي، ما امروزه از دنيا عزيزان كشورمان يك مقداري مشكل داريم و استانمان مضاعف مضاعف مشكل دارد نسبت به كل كشور و اينجاست كه ما بايستي با حركت هاي جهادي و حركت هايي در عرصه ابتكار و راه سوم بخواهيم مراتب خودمان را پيش ببريم. مقام معظم رهبري يك جمله اي داشت روي اين قضيه، ايشان فرمود كه اختلاف ما با اروپائي ها در عرصه علم و صنعت شايد يك اختلاف 50 ساله است ولي در بعضي از عرصه ها ديگر لازم نيست كه ما حتما همينطور كه حركت مي كنيم با اين فاصله 50 سال با هم حركت بكنيم. در بعضي از عرصه ها جلوي آنها زده ايم. امروزه ما در بحث فناوري نانو مطرح هستيم در دنيا، علمي با تكنولوژي بسيار بالا و به روز، توانمندي بالا بخاطر چي؟ چهار تا جوان را جمع كرديم ميدان به آنها داديم هدايتشان كرديم تحقيقات و پژوهش عمده اي انجام داده اند،مملكت ما را برده اند در سطح دنيا قرار داده اند. يعني ما نمي توانيم بهداشت ودرمان را به اين مرحله برسانيم. مسلماً مي توانيم. استفاده از خيرين سلامت نقش بسيار بسيار عمده اي را دارد. خيرين مي توانند سيستم هاي بهداشت و درمان را نجات بدهند ، بستر مي خواهند ، بايد به آنها توجه كرد، بايستي سراغشان رفت ، شريكشان كرد توي بعضي قضايا و استفاده از خرد جمعي، ما يكي از تجاربي كه در آذربايجان غربي داشتيم با دوستاني كه آنجا بودند، آمديم يك مجمع مشاوري تحت عنوان مجمع مشاوران دانشگاه را تشكيل داديم،در هيأت رئيسه و تمام تصميم گيري هايمان بودند. نظرات كل پرسنل را به ما انتقال مي دادند، آنها ما را هدايت مي كردند. ما اگر از خرد جمعي استفاده نكنيم واقعاً كميت ما ن لنگ است ،نمي توانيم سيستم مان را پيش ببريم، كشتي هستيم كه همه بايد با هم حركت بكنيم اگر يك عده اي نخواهند با ما حركت بكنند خوب مسلما به اندازه خودشان اين كشتي را مختل خواهند كرد و نمي گذارند يك حركت مناسب صورت بگيرد واينجاست كه بايستي در كنار هم قرار بگيريم و خيلي چيزها را رويش دندان بگذاريم ، برادر وار در كنار هم قرار بگيريم و برادر وار همه مان آروز بكنيم و نيت مان اين باشد كه بخواهيم دانشگاهمان ، استانمان همه را در تمام عرصه ها ارتقاء بدهيم.
و اينجاست كه آدم به ياد اين جمله بسيار بسيار گهر بار حضرت امام (ره) مي افتد كه ايشان فرمود آقا جان اسلام از ما وحدت مي خواهد اگر جامعه مسلمانان مي خواهد پيشرفت بكند بايستي به سمت پيشرفت برود و متاسفانه فرقه گرايي عظيمي رخ داد 73 ملت ايجاد شد، اين فرقه هاي عظيمي كه در بحث اهل تشيع و تسنن و امثال آن بوجود آمده و جالبه اينها الان دارند همه را كشتار مي كنند ، غربي ها نشسته اند و فقط بارك الله بارك الله مي كنند و تامين شان مي كنند و اين بلائي است كه بر سر ما افتاده و ما نيائيم اين فرقه ها را باز به زير فرقه ها تقسيم بكنيم و بعد براساس اين با هم بجنگيم و اين جنگ ما باعث عقب ماندگي مردم مان بشود و بيمارانمان در عرصه سلامت كه عرض كردم حياتي است در بيمارستان هايمان مشكل پيدا بكنند و من خواهشي كه دارم از دوستان عزيز ، بايستي ما اجازه پيدا بكنيم، خود مجموعه اي كه در دانشگاه هست اين تفكر بكند، خودش تصميم گيري بكند، خودش صرفه و صلاح خودش را ببيند. بنده در آذربايجان غربي بوديم، 12 نماينده داشتيم، بنده آنجا غريب بودم ، اينها ما را به راحتي پذيرفتند بخاطر اينكه احساس كردند ما بدون مرزبندي قوميت هايشان با ديدي كلان نگر آنها را مي ديديم و در اين 12 نماينده يكي شان حتي يكبار زنگ نزد معاونت كي باشد، رئيس شبكه ات كي باشد اصلاً كاري نداشتند( تشويق حضار)
من عذر مي خواهم، مصدع اوقات شدم، خداوند منان را شاكرم كه اين توفيق را داد به ما، هيچ منتي نداريم، خدمتگزاريم. تقدير و تشكر ويژه دارم از جنابعالي آقاي دكتر شيخ آزادي برادر عزيزم ،اين مدت چند سالي كه ما در بحث روساي دانشگاه ها در خدمتشان بوديم واقعاً سنگ تمام گذاشتند نهايت تلاششان را كرده اند در اين عرصه انصافاً كار كردن كار بسيار بسيار سنگين و سخت خواهد بود. از برادر عزيزم جناب آقاي حاج آقاي پاپي تشكر مي كنم كه اين عرصه را توي اين چند ماهه اداره كردند و كليه عزيزاني كه اين دانشگاه را به اين مرحله رسانده اند، انصافاً كارهاي بزرگي صورت گرفته خودتان نمونه هاشان را ديديد(اشاره به كليپ عملكرد) و ما اميدواريم كه بتوانيم در كنار شماها و با هماهنگي شماها انشاء اله اين عرصه را بخواهيم بيشتر پيش ببريم، باقدرت بيشتري و اين افتخار را براي كشورمان ، براي ملت مان ، براي نماينده هاي مجلس مان بياريم كه اين استان هم داره يواش يواش مي شود جزء استانهاي مطرح كشور ،خواهد بود و انشاء اله خيلي خيلي بزرگتر از اينهم فكر بكنيم. از وزير محترم بهداشت از اينكه حسن نيت داشتند من تقدير و تشكر ويژه دارم از آقاي دكتر ديناروند هم كه عنايت كردند و مشقت سفر را به خودشان پذيرفتند و امروز در جمع ما حضور پيدا كنند باز تشكر مجدد مي كنم ، آرزوي سلامتي دارم، اميدوارم خداوند توفيقي بدهد اگر روزي ما خواستيم از اينجا از خدمتتان مرخص بشويم حداقل يكي دو تا حرف براي گفتن داشته باشيم، حرف هاي خوب ها
والسلام عليكم و رحمه الله
ورود کاربران
